همه چیز درباره موسیقی درمانی
موسیقی درمانی یکی از شاخههای هنر درمانیست. این شیوه درمان مدت زیادیست که در بهبود اختلالات روانشناختی و عاطفی، بهبود عملکرد ذهنی-جسمی و تسکین دردها استفاده میشود. در این میان اصطلاحی به نام «طب موسیقی» نیز استفاده میشود که با موسیقی درمانی همپوشانی دارد اما در عمل متفاوت است. اگرچه هستند افرادی که همیشه به دنبال پیدا کردن کوتاهترین راه، مثل خواندن وردی و به کار بردن جادویی برای حل مشکلات و درمان بیماریهایشان هستند. اما در نوشتار پیشروی، قرار نیست با مباحثی از این دست روبرو شوید. تحقیقات بسیاری در خصوص موسیقی درمانی انجام شده است که نشان از تاثیرات شگرف آن در تسریع روند درمان عارضههای مختلف دارد. در این مقاله قصد داریم این روش درمانی را تعریف و از ابعاد مختلف برای شما بررسی کنیم.
در ستایش موسیقی
اگر به صفحه این مطلب آمدهاید، یعنی «موزیک» پای ثابت همه فعالیتهایتان شده است. برای بسیاری از ما تصور زندگی بدون موسیقی امکانپذیر نیست. اصلا مگر میتوان بدون موسیقی کاری را به سرانجام رساند؟ مهم نیست چه فعالیتی انجام میدهیم، در هر حالتی که باشد فرقی ندارد، موزیک باید در حال پخش شدن باشد. وقت رانندگی، وقت انجام روتینهای روزانه، در کافهها و رستورانها، وقتی مشغول کاری هستیم که نیاز به تمرکز دارد، هنگام پیادهروی، حین انجام مدیتیشن… حتی برخی افراد هنگام مطالعه نیز به موسیقی گوش میدهند.
اغلب ما حتی خاطراتمان را با موسیقی به یاد میآوریم. درحین انجام بسیاری از فعالیت هایمان، یا موزیک پلی میکنیم یا توی ذهنمان موسیقی خودبه خود در حال پخش شدن است. در غیر این دو حالت نیز در حال زمزمه یکی از ترانه های محبوبمان هستیم. بسته به خلقوخو و مودی که داریم، انتخاب ها و زمزمه ها متفاوت میشود.
تاثیر موسیقی را دست کم نگیرید
هرچیزی آوایی دارد حتی اگر در محدوده شنوایی انسان نباشد. موسیقی بهعنوان وسیله ارتباطی میتواند عامل ابراز عواطف و نگرشها و احساسات باشد. موسیقی آینه وسیعی از بازتاب عواطف انسانیست و به دلیل جهانی بودن و عدم تعلق به گروهی خاص، می تواند کلیه سدهای فرهنگی و زبانی را درنوردیده و برای تعامل انسانها، تجربهای مشترک فراهم کند. موسیقی در جایی که لغات به تنهایی ناتوان هستند، می تواند در ایجاد ارتباط کمک کند. به خاطر ساختار واقعی موسیقی، پدیدههایی شکل میگیرد که میتواند شنیده و احساس شود.
موسیقی با به کارگیری تخیل هدایت شده، می تواند آگاهی را تغییر دهد. موسیقی می تواند هیجانات پنهان شما را شناسایی کند و خلاقیت شما را در حل مسائلی که برایتان پیچیده بنظر میرسند، فعال کند. از موسیقی میتوان در کلاس درس برای کمک به توسعه مهارتهای خواندن و زبان کودکان استفاده کرد.
التیامات با موسیقی
در زمینه تاثیر موسیقی درمانی در سلامت روان شواهد علمی معتبری وجود دارد. این روش درمانی می تواند در بهبود خلق و خو، کاهش اضطراب و استرس و برخی بیماریهای سلامت روان موثر باشد.
از آنجا که موسیقی چنین تاثیری در روان و سلامت فرد دارد، استفاده از موسیقی درمانی در سلامت روان جای تعجب ندارد.
تمام اشکال موسیقی دارای اثرات درمانی هستند، هر چند انتخاب موسیقی که از فرهنگ خود فرد باشد، بر او تاثیر بیشتری خواهد داشت.
هرکدام از انواع موسیقی دارای تحریک نورولوژیکی متفاوتی هستند. به عنوان مثال، موسیقی کلاسیک موجب راحتی و آرامش خیال می شود، در حالی که موسیقی راک می تواند منجر به هیجان شدید یا اضطراب شود. موسیقی با افزایش آستانه درد می تواند اثرات درمانی خوبی در موارد آسیب های جسمانی نیز داشته باشد.
موسیقی درمانی چیست؟
موسیقی درمانی نیز مثل هزاران نوع درمان دیگر است. درواقع نوعی هنردرمانی با رویکرد استفاده از موزیک برای بهبود و حفظ سلامت جسمی، روانی و اجتماعی افراد است. دراین علم موسیقی درمانگر از موسیقی و فعالیتهای گوناگون همراه با موسیقی بعنوان ابزار درمانی استفاده میکند.
موسیقی درمانی شامل طیف گسترده ای از فعالیت ها مانند گوش دادن به موسیقی، آواز خواندن و نواختن یک آلت موسیقی می باشد واز مدتها پیش مرسوم بوده ولی تنها در دهه های اخیر است که به شکل علمی مطرح شده است. درحال حاضر تحقیقات زیادی بر روی آثار و نحوه عملکرد این شیوه درمانی انجام شده و هنوز هم ادامه دارد.
تعریف آکادمیک موسیقی درمانی
تعریف موسیقی درمانی به طور کلی به معنای کاربرد موسیقی و برنامه های موسیقی در جهت توانبخشی بیماران جسمانی و روانی است. انجمن موسیقی درمانی آمریکا نیز همین تعریف را ارائه داده است: استفاده و کاربرد موسیقی در جهت برخی اهداف درمانی که می تواند مواردی از جمله ایجاد تقویت و سازماندهی سلامت روحی و جسمی افراد را بهدنبال داشته باشد است.
انجمن حرفهای موسیقی درمانگران نیز در تعریف این اصطلاح میگوید: موسیقی درمانی یعنی ابزار و شبکه های ارتباطی که از راه موسیقی و نشانه های موسیقیایی برای ایجاد رابطه متقابل بین بیمار و درمانگر به کار میروند. این کار می تواند هم در وضعیت بیمار و هم در شیوه درمان تغییراتی ایجاد کند.
موسیقی درمانی نوعی طب مکمل است
موسیقی درمانی همچنین به عنوان طب مکمل نیز استفاده میشود. طب مکمل به طور خلاصه یعنی درمان بدون استفاده از داروهای شیمیایی. امروزه موسیقی درمانی جای خود را در طب مکمل باز نموده است چرا که استفاده از موسیقی موجب آرامش، بهبود محاسبه ذهنی و کاهش اثرات ذهنی ناشی از استرس میشود. موسیقی انسانها را در برقراری ارتباط، اتحاد و تطابق توانمند میکند. موسیقی درمانی توسط یک درمانگر آموزش دیده تسهیل میشود و اغلب در بیمارستانها، مراکز توانبخشی، مدارس، مراکز تربیت و اصلاح رفتار، خانههای سالمندان و آسایشگاهها مورد استفاده قرار می گیرد.
تاریخچه موسیقی درمانی
موسیقی از ابتدای تاریخ بشر برای شفا استفاده میشد. حالا به هر نحو و با هر آوایی. در فرهنگ ابتدایی قبایل آفریقایی، فردی به نام «شامان»، رهبر موسیقی ،طبیب و روحانی قبیله از موسیقی برای خروج امراض از کالبد بیماران استفاده میکرد . چینیهای قدیم و تمدن هندوها نیز بر این باور بودند که موسیقی شفابخش است. یونانیان نیز از برنامههای موزیکال برای تصفیه و پالایش احساسات استفاده میکردند. رومیها موسیقی را علاج بیماری طاعون و و راهی برای درمان بیخوابی میدانستند. از قرن ۱۷تا نیمههای قرن ۱۸، موسیقی با حفظ اهمیت خود به عنوان امداد پزشکی برای خانوادههای سلطنتی موردتوجه قرار گرفت. نویسندگانی مانند اسپنسر و شکسپیر نیز تلاش کردند تا در این دوران جایگاه علمی و پذیرفته شدهای از موسیقی در درمان آسیبهای جسمی، روحی، روانی و… ایجاد کنند. در طول قرن ۱۹استفاده از موسیقی در برنامههای آموزشی نابینایان و ناشنوایان آمریکا نیز افزایش یافت.
درقرن ۲۰، با افزایش کاربرد موسیقی در درمان، موسیقی درمانی رنگی رسمی به خود گرفت و بعنوان یک حرفه معرفی شد. کم کم در پزشکی و طبابت نیز راه خود را با نتایجی خوب و علمی باز کرد.
اولین انجمن موسیقی درمانی در دنیا، «انجمن ملی موسیقی درمانی آمریکا» است که در سال ۱۹۵۰ تاسیس شد. درسال۱۹۷۱ نیز، انجمن موسیقی درمانی آمریکا تشکیل شد و به موازات آن سومین مرکز مهم موسیقی درمانی (انجمن موسیقی درمانی کانادا) در سال ۱۹۷۴ شکل گرفت. دو انجمن موسیقی درمانی آمریکا در سال ۱۹۹۸ با یکدیگر متحد شدند و سازمان واحدی را تشکیل دادند.
انجمن موسیقی درمانی ایران نیز در سال 1380، با حضور اساتید برجسته کشور تاسیس شد. هدف اصلی این انجمن در ایران، معرفی دانش موسیقی درمانی در سطح کشور و ارائه خدمات آموزشی و درمانی است.
هدف از موسیقی درمانی چیست؟
هدف موسیقی درمانی کمک به بیمار از طریق هرگونه تلاش روانشناختی یا عاطفی است که فرد به اشکال مختلف با آن مواجه میشود. امید میرود که فرد در روند موسیقی درمانی ترغیب شود احساسات پیچیده اش را بیان کند و در صورت امکان، آنها را حل و فصل کند. موسیقی درمانی در واقع با تمام آن درمان هایی که در یک جلسه درمان معمولی انجام میدهید، اثرگذار می شود. با این تفاوت که به شیوه موسیقی و شرایط حاکم بر آن، کمک را ارائه میکند. مشارکت موسیقی در درمان همچنین به مردم کمک می کند تا از لحاظ جسمی و به طور فیزیکی درگیر فرایند درمان شوند.
در جلسات موسیقی درمانی چه اتفاقی می افتد؟
به طور کلی فعالیتهای موسیقی درمانی، بر پایه چند محور کلی استوار است که عبارت است از خواندن، نواختن، ساختن آهنگ حرکات موزیکال و بحث و گفتگو پیرامون موسیقی و فعالیتهای مرتبط با آن. توجه اصلی در موسیقی درمانی در درمان و توانبخشی است. بسته به نوع مشکل بیمار و هدف درمان نوع برنامه و فعالیتهای موسیقی درمانی متفاوت میشود . معمولا در جلسات موسیقی درمانی گروه های کوچکی تشکیل داده میشود. وقتی مراجع و درمانگر در ارتباط متقابل و فعال قرار میگیرند، آرامش، مراجعه کننده را فرا میگیرد و به تدریج تمایل پیدا میکند تا در حلقههای گروهی نیز شرکت کند. در اصل شرکت در این جلسات، برای ایجاد و تقویت مهارت های غیر موزیکال است و بیشتر به هدف های درمانی توجه میشود.
تعریف موسیقی درمانگر
موسیقی درمانگر متخصص وآموزشدیده رشته موسیقی درمانی است که دروس مرتبط با موسیقی، روانشناسی و علوم رفتاری را فراگرفته و در این زمینه تجربه های علمی و کاربردی مناسب را بدست آورده است. موسیقی درمانگر، فرد تعلیمدیده ای است که به فعالیت های موزیکی نظام میبخشد وتلاش می کند تا با مراجعان ارتباط درمانی پیدا کند. این ارتباط مهمترین شاخص فعالیت موزیک تراپیست است. موزیک تراپیست برای اینکه برنامههای درمانی و روشهای موثر برای درمانجویان ایجاد کند باید برنامه ریزی دقیقی را بکار گیرد.
لیستی از تکنیک های موسیقی درمانی
در موسیقی درمانی راه و روش های بسیاری استفاده میشود. تکنیک های مختلف این درمان عبارتند از:
- طبل زدن
- نوشتن متن آهنگ
- ایجاد هنر با موسیقی
- نوشتن آهنگ های جدید: ترانه سرایی
ترانه سرایی روشی در موسیقی درمانی ست که میتواند شامل نوشت متن ترانه همزمان با پخش ترانه یا اصلا اصلاح متن آن باشد. روش دوم بسیار تاثیرگذارتر است. زیرا فرد بر اساس تجربیات خود و بر اساس زندگی شخصی خودش متن ترانه را اصلاح و شخصی سازی میکند.
- یادگیری نواختن ساز، مانند پیانو یا گیتار
- گوش کردن به موسیقی
- همراهی با موزیک و سازی که نوازنده مینوازد مثل دست زدن یا دور گرفتن
- رقص و حرکات موزون یا ناموزون و ناخودآگاه با موسیقی
- آواز خواندن با موزیک
- بحث درباره معنای یک آهنگ خاص یا بداهه گویی در مورد عواطفی که با آن تحریک میشوند
- شروع به یادگیری تکنیک های آرامش بخش با کمک موسیقی، مثل شل کردن عضلات همراه با موسیقی و نفس عمیق
ماهیت متنوع موسیقی نشان میدهد که موسیقی درمانی می تواند در درمان نگرانی ها، هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی کاربرد داشته باشد. حتی در مواردی که سایر روشهای درمانی تاثیری نداشتهاند، می تواند موثر باشد. چون موسیقی درمانی منجر به واکنش هایی میشود که سایر روندهای درمانی در بروز آن تاثیرینداشته اند. موسیقی درمانی برای افرادی که نمی توانند احساسات خود را بصورت شفاهی بیان کنند نیز موثر واقع میشود. به این دلیل که موسیقی می تواند احساسات مثبت را برانگیزد و مراکز پاداش را در مغز تحریک کند.
بهترین ابزار برای استفاده در موسیقی درمانی
سه ابزار زیر بیشترین استفاده و بالاترین تاثیر را در روند موسیقی درمانی در موارد متفاوت داشته اند:
- گیتار: گیتار با قرار گرفتن کامل در آغوش و درگیر کردن هر دو دست فرد، میتواند در دو نیم کره سمت راست و چپ افراد تاثیر گذار بوده و در میان آنها ارتباط برقرار کند.
- Djembe یا طبل دستی. استفاده از طبل کوچک و دستی باعث ایجاد ارتباطی شاد و مثبت بین درمانگر و مشتری می شود. بیماران حتی می توانند با هم مثل بازی کردن تعامل داشته باشند. چرا که تولید صدا و فرا گرفتن ریتم موسیقی در طبل، کار بسیار ساده ایست و مانند ضرب گرفتن دست افراد بر روی میز است.
- پیانو: پیانو ساز بزرگ و پر هزینه و تخصصی است که بیشتر هنگام کار با گروه های بزرگ تر و با هدف هم خوانی استفاده میشود. این ساز به دلیل گستره بالا و وسیع صدایی که دارد راحت تر با گروه بیماران همگام میشود. . اما در این روند متخصص موسیقی درمانی باید مراقب موانع فیزیکی را بین ساز و مراجعه کننده کم کرده باشد. یعنی مثلا او را پشت پیانو بنشاند. بخوانید
چرا موسیقی درمانی مفید است؟
«گاستن» یکی از پایه گذاران اولیه موسیقی درمانی بر این واقعیت تاکید میکند که موسیقی یک رفتار انسانی است. نه فقط برای اینکه انسان آن را خلق میکند، بلکه برای اینکه ارتباط خود را با آن می آفریند. گاستن ریشه های اولیه استفاده از موسیقی را در این سه اصل بر میشمرد:
– ایجاد یا تجدید روابط بین فردی
– رشد احساس ارزشمندی در حین شکوفایی
– استفاده از ریتم و ریتمپذیری برای انرژی گرفتن و نظم پیدا کردن
از نظر گاستن، موسیقی، رویدادی واقعییست که در بعد زمان اتفاق میافتد و توجه لحظه به لحظه فرد را میطلبد. در موسیقی، خصوصیات ذاتی معینی وجود دارد که موجب طلب، اجازه، تحریک و برانگیختن رفتارهای خاصی میشود. نظم و ساختار موجود در موسیقی، خصوصا در ریتم آن میتواند در تشکل درک شخصی از جهان کمک کننده باشد. چون موسیقی دارای خاصیتی مثبت و لذتبخش است و بهخاطر نیروی ارتباطی آن غالبا میتواند انگیزشهایی را فراهم کند که باعث پیوستن به گروه و نیز ارتباط گیری فرد با دیگران شود.
دو شیوه کلی موسیقی درمانی
– روش فعال: روش فعال شامل نواختن ساز، آواز خواندن و آهنگسازی، بداهه نوازی موسیقی و حرکات موزون با موسیقی است . ابعاد مختلف وجود انسان مثل عواطف، ذهنیت و احساسات و جسم در این روش تحریک و برانگیخته میشود و به حرکت در می آید.
– روش غیر فعال : شنیدن و گوش دادن به موسیقی . در این روش، هدف، برانگیختن واکنش های عاطفی و ذهنی است. آنچه در این روش درمانی به دنبال آن هستیم کاهش درد، اضطراب و استرس ناشی از بیماری و استفاده کم از داروهای بی حسی و یا کاهش عوارض جانبی داروها و در نهایت کم کردن مدت استفاده از داروها است.
بررسی مزایا و تاثیرات موسیقی درمانی
مزایای موسیقی درمانی در دو دسته تاثیرات جسمی و تاثیرات روانی جای میگیرند:
اثرات روانی: با توجه به نوع صدا، موسیقی میتواند به آرامش افراد کمک کند. مثلا باعث افزایش یادگیری و قدرتمند شدن حافظه میشود. اثر مثبت موسیقی بر روی کودکانی که در یادگیری کند و ناتوان بودند، به اثبات رسیده است. در این تحقیق به این نتیجه رسیدند که موسیقی درمانی به طور جزیی باعث افزایش تمرکز میشود. مطالعه دیگری نیز بر روی دانشجویان انجام شده است که نشان میدهد وقتی به آهنگ کلاسیک گوش میدهند مسایل ریاضی شان را بهتر انجام میدهند. اثر بخشی موسیقی بر عاطفه انسان نیز کاملا ملموس و شناخته شده است. مثلا کودکان با موسیقی راحت تر و عمیق تر و آرام تر به خواب می روند.اثرات جسمانی: در مطالعه ای که در سال ۱۹۹۳ در دانشگاه میشیگان انجام گرفت، نشان داده شد که حتی ۱۵ دقیقه گوش دادن به موسیقی اثرات مثبتی بر روی جسم فرد میگذارد. این نوع تاثیر در شاخه موسیقی پزشکی قرار میگیرد. چرا که ساختار فیزیولوژی مغز در پاسخ به موسیقی تغییر میکند. هنگام پخش موسیقی، همزمان بخش های مسئول کنترل مهارت های حرکتی ظریف و بخش های مسئول پاسخ های عاطفی و شناختی مغز درگیر می شوند. مثلا فشار خون و ضربان قلب که البته بستگی به نوع موسیقی دارد.
یا مثلا اگر به موسیقی آرامی گوش دهید، تنش و انقباض ماهیچه ها تسکین پیدا میکند و مهارت های حرکتی بهبود مییابد . موسیقی باعث افزایش اندروفین و کاهش هورمونهای استرس نیز می شود که به تفضیل در بخش موسیقی پزشکی به آن پرداخته ایم.
کاربرد موسیقی درمانی در روانشناسی
موسیقی درمانی فقط “گوش دادن به موسیقی” نیست. موسیقی درمانی میتواند شامل نوشتن موسیقی، اجرای موسیقی و گوش دادن به مخلوطی از موسیقی زنده یا ضبط شده باشد. این روش بسیار جامع تر از استفاده از موسیقی پزشکی در درمان بیماران است چرا که به آن ها در بیان احساسات خود کمک می کند. گوش دادن به موسیقی، که هر کسی می تواند به تنهایی انجام دهد. درگیر شدن در یک جلسه موسیقی درمانی به معنای اینست که اثرات مثبت یک جلسه درمان و گوش دادن به موسیقی و فهم و تحلیل آن با هم ترکیب شوند.
این درمان، عملکرد شناختی، عاطفی، اجتماعی و حرکتی فرد را ارزیابی و تقویت میکند. افرادی که دچار مشکلات روحی یا جسمی، صدمات مغزی یا آلزایمر هستند و تحت موسیقی درمانی قرار گرفته اند، نتایج مثبتی را نشان داده اند. در معالجه بیماری های جسمی مانند سرطان و فشار خون بالا نیز از این روند درمانی استفاده می شود. همچنین موسیقی غالباً برای کاهش سطح استرس و کنار آمدن و آمادگی برای درد زایمان نیز مورد استفاده قرار میگیرد. بدین صورت که با بالا بردن اعتماد به نفس، تقویت ارتباط کلامی، بهبود رفتار اجتماعی، تقویت مهارت های اجتماعی و انسجام رفتار گروهی، موجب ایجاد تاثیراتی مثبت در افراد میشود.
در ادامه، مواردی که موسیقی درمانی با تاثیر روانشناختی، باعث بهبودشان می شود را برشمرده ایم:
اختلالات حرکتی:
فردی که در مهارت های حرکتی دچار اختلال شده، می تواند با نواختن ملودی های ساده روی پیانو یا ضربه زدن به ریتم روی لنت های درام، مهارت های حرکتی اش را بهبود بخشد. همچنین گوش دادن به یک محرک ریتمیک می تواند به فرد در شروع هماهنگی و تنظیم زمان حرکات با هم کمک کند.
سکته:
اغلب افراد پس از سکته، در برقراری ارتباط با مشکل مواجه میشوند. برای این دسته از افراد، خواندن کلمات یا عبارات کوتاهی که روی یک ملودی ساده تنظیم شده باشند، میتواند به گفتار و تولید آن کمک کرده و با فزایش توانایی بیمار در تکلم، از لحاظ روانی نیز تسکین دهنده باشد. فردی که در اثر سکته در مهارتهای حرکتی دچار مشکل شده است، می تواند حرکات ظریفی را با نواختن ملودیهای ساده روی پیانو یا زدن ریتم روی پدهای درام انجام دهد. حتی گوش دادن به یک محرک ریتمیک، مثل مترونوم هم میتواند کمک کند تا فرد حرکات بدنی خود را آغاز و تلاش کند آن ها را با هم تنظیم کند. این تمرینات در زمانبندی و پیش بینی ریتم و حرکت بعدی فرد با موسیقی نیز موثر است.
اوتیسم:
اوتیسم یک اختلال مغزی با طیف بندی متفاوت است. اتیسم معمولا با مشکلات رشد، مشکلات نحوه برقراری ارتباط و ایجاد تعامل اجتماعی همراه است. افراد مبتلا به اتیسم معمولا رفتارهای غیر معمول و تکراری دارند.
موسیقی درمانی برای افراد مبتلا به اتیسم معمولا اینچنین است که درمانگر یک قطعه موسیقی را برای کودک مبتلا به اوتیسم که مهارت های اجتماعی محدودی دارد، پخش می کند و از او می خواهد که وضعیت عاطفی فردی که موسیقی را ایجاد کرده یا شخصی که آن را می نوازد تصور کند.
انجام این کار کمک میکند فرد مبتلا به اوتیسم، توانایی در نظر گرفتن احساساتی را که دیگران تجربه می کنند، تقویت کند.
افراد مبتلا به اتیسم، اغلب به موسیقی درمانی علاقه نشان داده و پاسخ رضایت بخشی میدهند.
زوال عقل:
زوال عقل یعنی از دست دادن عملکرد شناختی. عملکرد شناختی یعنی فرآیند فکری حاصل از درک، یا آگاهی از افکار و ایده هایی که در ذهن افراد بوجود می آیند. زوال عقل می تواند ناشی از تغییراتی باشد که در اثر بیماری یا آسیب، در مغز به تدریج یا به سرعت ایجاد می شود.
فعالیت های شناختی بسیاری ممکن است تحت تاثیر زوال عقل قرار بگیرند. شدت و نوع این تغییرات رفتاری و شخصیتی، به ناحیه آسیب دیده مغز بستگی دارد. تصمیم گیری، مشکلات حافظه، قدرت قضاوت، توانایی جهت گیری فضایی، توانایی تفکر، استدلال و ارتباطات کلامی، از جمله اختلالاتیست که در اثر زوال عقل بوجود می آیند.
استفاده از موسیقی درمانی در بزرگسالان سالمند مبتلا به آلزایمر، زوال عقل و دیگر اختلالات روانی، موجب کاهش رفتارهای پرخاشگرانه یا آشفته، بهبود خلق و خو و بهبود همکاری در کارهای روزانه مانند حمام کردن میشود.
موسیقی درمانی همچنین می تواند خطر حملات و بیماری های قلبی یا مغزی را در بیماران مبتلا به زوال عقل کاهش دهد.
تاثیر موسیقی درمانی در افسردگی:
اختلال خلق افسرده یا افسردگی، آن بیماری است که تمام بدن، خلق و خو و افکار را درگیر خود می کند. فرد افسرده خواب و خوراک ندارد. حوه تفکر و نظریات و قضاوت های او در مورد خود، دیگران و شرایط زندگی بیمارگونه و دردناک است.
بر خلاف تجربیات عاطفی که برای همه اتفاق می افتد، غم و اندوه در فرد مبتلا به افسردگی، پایدار و عمیق است و به طور قابل توجهی در افکار، رفتار، خلق و خوی، فعالیت و سلامت جسمانی فرد تاثیر میگذارد.
شواهدی وجود دارد که استفاده از موسیقی درمانی، پاسخگوئی به داروهای ضد افسردگی را در افراد بیشتر میکند.
در بزرگسالان سالمند مبتلا به افسردگی، موسیقی درمانی حتی در خانه، اثرات مثبت طولانی مدتی دارد. تحقیقات نشان می دهد زنان بزرگسال مبتلا به افسردگی ،میتوانند به کمک موسیقی درمانی، خلق و خوی افسرده خود را بهبود بخشند و ضربان قلب، میزان تنفس و فشار خون خود را تنظیم کنند.
رشد نوزادان:
پخش موسیقی برای زنان باردار، باعث بهبود پاسخ نوزاد آنها پس از تولد به موسیقی میشود. موسیقی آرامش بخش نوزادان را آرام تر میکند. نوزادان نارسی که در معرض موسیقی قرار می گیرند، تغذیه بهتری دارند و سریعتر وزن میگیرند. این نوزادان با موسیقی درمانی ، ضربان قلبی طبیعی تر و خوابی عمیق تر را تجربه می کنند. شواهدی نیز از مزایای موسیقی درمانی در سلامت روان کودکان ابتدایی و یا نوزادان نارس وجود دارد.
کیفیت خواب:
بی خوابی یعنی به سختی به خواب رفتن، و بیدار شدن خیلی زود. این مشکل فرد را در طول روز دچار خواب آلودگی و کمبود انرژی میکند. این معضل فرد را در طولانی مدت با مشکلات عدیده دیگری از جمله افسردگی یا تحریک پذیری روبرو می کند. اشکال در یادگیری، توجه و اختلال در به یادآوردن امور از دیگر مشکلات بی خوابی است. بی خوابی شدید حتی منجر به تغییرات هورمونی شده و همین امر اختلالات فرد در به خواب رفتن را تشدید میکند. در همه افراد خصوصا افراد مسن، موسیقی درمانی میتواند باعث بهبود کیفیت و طولانی تر شدن خواب شود. شما میتوانید هدفونی که مناسب استفاده در زمان استراحت باشد را انتخاب کنید.
کاربرد موسیقی در درمان اختلالات ارتباطی:
افرادی که دچار اختلال ارتباطی هستند، معمولا در فهم زبان برای بیان افکار و انتقال عقاید خود با مشکل مواجه میشوند. به منظور ایجاد اصوات، گفتار شخص تا حدودی نیاز به کنترل عضلات تنفسی دارد. تمرین دمیدن و نفس کشیدن می تواند کمک کند تا کنترل عضلات تنفسی مورد نیاز تکلم تقویت شود. در واقع ریتم و صدای موسیقی میتواند تقویت جریان تکلم را در لکنت زبان آسان سازد. افرادی که در ارتباط کلامی مشکل دارند با خواندن آوازها و سرودهای مخصوص میتوانند در شمرده تلفظ کردن اصوات ،گفتار و مهارت در تشخیص لغات، تمرین و رشد کنند. مسئله دیگر اینکه موسیقی برای کسب مهارتها، ایجاد انگیزه می کند. انگیزه آن جوهره ایست که افراد دچار اختلالات ارتباطی با کمبود آن مواجه اند.
آواز خواندن به کودکان مبتلا به اختلالات ارتباطی جرأت و اعتماد به نفس میدهد تا آن کلمات را در صحبتهای روزانه نیز استفاده کنند. تکنیک شناخته شده درمان آوازی ملودیک در اوایل دهه ۷۰ به عنوان یک روش ترمیمی برای بخشی از مسایل گفتاری بزرگسالان زبان پریش بوجود آمده است. در این روش عبارات و جملات کوتاه در نمونههای ساده و آهنگین، با آواز خوانده می شود و در ترمیم ارتباط کلامی بزرگسالانی که درک شنوایی و ثبات هیجانی خوبی دارند، مؤثر است.
کاربرد موسیقی درمانی در بهبود وضعیت عقب ماندگان ذهنی:
تاخیر در رشد و توسعه مهارتهای حرکتی و روانی، عملکرد ذهنی پایین تر از میانگین عادی، مواردیست که باعث میشود عقب ماندگان ذهنی نیاز به آموزش استثنایی داشته باشند. در دهه ۵۰ ، با هدف سازگاری اجتماعی، افزایش تمرکز، تقویت هماهنگی ماهیچه ها، کنترل شخصی، ثبات عاطفی، انگیزش و کسب کامیابی، برنامه های موسیقی درمانی عقب ماندگان ذهنی آغاز شد. در عقب ماندگان ذهنی میتوان با حرکات ریتمیک موزیکال در مهارت های هماهنگی حرکتی بهبود ایجاد کرد. آنها با شرکت در فعالیت های گروهی موزیکال می توانند رفتارهای اجتماعی مناسب را یاد گرفته و مهارت هایی در همکاری گروهی بدست آورند. بهعلاوه، گروههای اجرا میتوانند در تقویت و بهبود مهارت های شنوایی، دامنه توجه، انضباط شخصی، کنترل تحریکات، و افزایش مهارتهای حرکتی و رفتار های اجتماعی کمک کنند.
کاربرد موسیقی درمانی در درمان ناشنوایان:
از سال ۱۸۰۰، موسیقی در درمان و آموزش ناشنوایان مورد استفاده قرار گرفت. چهار رکن اساسی در کاربرد موسیقی برای ناشنوایان وجود دارد:
۱) استفاده از ارتعاشات موسیقی
۲) استفاده از دامنه وسیع فرکانسهای موسیقی برای تشخیص میزان شنوایی و تقویت آن
۳) تقویت روابط اجتماعی از طریق حرکت همگام با دیگران و هم ریتم موسیقی
۴) مهندسی و نظم دادن به مکانیزم گفتار با تقویت زبان
ناشنوایان موسیقی را از طریق لمس ارتعاشات آن درک میکنند. ناشنوایان با تقلید ریتم، از موسیقی و صداها درک حسی پیدا میکنند. حرکات موزیکال نیز به بروز احساسات آنان کمک میکند تا بیشتر در اجتماع حضور یافته و اجتماعی باشند. این کار قطعا بر روی اعتماد بنفس آنان نیز تاثیر مثبتی می گذارد.
کاربرد موسیقی درمانی در درمان نابینایان:
نابینایان در راه رفتن و یافتن مسیر مشکل دارند. بنابراین اعتماد بنفس کافی و احساس آزادی برای رفتن به مکان هایی که دوست دارند را ندارند. از طرفی یادگیری، بسیار به قدرت بینایی بستگی دارد و به همین دلیل نابینایان در زمینه های آموزشی با سرعتی کندتر پیش می روند. در موسیقی درمانی برای این افراد با توجه به نیازشان به حرکت، آهنگ هایی بکار میرود تا باعث تقویت استفاده درست فرد از بدنش شود. همچنین نواختن در گروههای موسیقی نیز موقعیت مناسبی را فراهم می کند تا افراد نابینا با دیگران ارتباط بگیرند. این کار در روند اجتماعی شدن این افراد نیز کمک کنننده است. از دیگرن موارد موسیقی درمانی در افراد نابینا می توان به کسب مهارت در آواز خواندن و آموختن حرکاتی مستقل در رقص ها نیز اشاره کرد. این کار احساس ارزشمندی شخصی را افزایش دهند.
پنج نکته که موسیقی درمانی را اثربخش میکند
موسیقی، درمان قدرتمندی است. پنج نکته در روند موسیقی درمانی اتفاق می افتد که باعث می شود موسیقی درمانی چنین تاثیری بر روی مراجعه کنندگان بگذارد:
- تعدیل توجه: جنبه اول متعادل کردن توجه است. موسیقی توجه ما را به نت ها یا ترانه خودش جلب می کند. موسیقی درمانی میتواند ما را از محرک هایی که ممکن است منجر به تجربیات منفی شوند، مثل نگرانی، درد، اضطراب دور کند و باعث کاهش اضطراب شود.
- تعدیل احساسات: موسیقی احساسات را نیز تعدیل میکند. موسیقی می تواند فعالیت نواحی از مغز را که در آغاز، تولید، نگهداری، اتمام و تعدیل احساساتی که درگیر هستند، تنظیم کند.
- مدولاسیون شناخت: موسیقی همچنین شناخت و رفتار های شناختی را تعدیل می کند و بر روی عملکرد حافظه تاثیرگذار است.
- تعدیل رفتار: موسیقی، رفتارها و شرایطی مثل الگوهای حرکتی در راه رفتن، صحبت کردن و درک کردن را درگیر کرده و تحت تاثیر قرار میدهد.
- مدولاسیون ارتباطات: موسیقی بر ارتباطات تاثیر میگذارد. در واقع، موسیقی وسیله ارتباطی است که می تواند نقش مهمی در روابطی که بیشتر غیرکلامی هستند، داشته باشد. موسیقی این امکان را به همه افراد می دهد تا با روش احساسیمحورتری با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
موسیقی درمانی یا طب موسیقی؟
در حالی که موسیقی درمانی music therapy و موسیقی به عنوان یک طب با اصطلاح music medicine دارای شباهت های زیادی هستند و در بسیاری از شیوه ها به وضوح ریشه هایی مشترک دارند، اما اهداف و نتایج متفاوتی را دنبال می کنند. درست است که عبارت موسیقی درمانی بسیار بیشتر از طب موسیقی شنیده می شود و عبارت رایج ترییست، اما طب موسیقی اکنون در مراحل اولیه رشد خود، حتی بیشتر از موسیقی درمانی به پژوهش های درمانی راه پیدا کرده است.
طب موسیقی
طب موسیقی بیشتر بر مزایای بالینی متمرکز است. آنچه در بهبودی جسمانی بیماران موثر باشد. در حال حاضر شناخت از میزان تاثیر طب موسیقی بسیار کمتر از موسیقی درمانی است. در طب موسیقی، در درجه اول تمرکز روی نظارت بر چگونگی تاثیر موسیقی بر بیماران مبتلا به اختلالات عصبی است. یافته های تحقیقات در طب موسیقی، اثراتی باور نکردنی بر روی بیماران را نشان می دهد. در بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون به طور خاص نشان داده شده است که موسیقی می تواند به کاهش لرزش ها کمک کند.
در بیمارانی که از سکته بهبود یافتهاند، موسیقی یک منبع فوق العاده مفید به شمار میرود. به دلیل اینکه مغز به نحو متفاوتی آن را پردازش میکند. بخشی از مغز، موسیقی را مثل زبان پردازش می کند. این مساله باعث می شود که طب موسیقی برای بیماران نجات یافته از سکته مغزی، یک منبع عالی باشد.
به طور کلی طب موسیقی از موسیقی درمانی متمایز است. عمدتا در موسیقی درمانی، درمانگران افرادی هستند که درمان پزشکی را با موسیقی را ارائه می کنند، نیازی به دریافت گواهینامه به عنوان موسیقی درمانگر ندارند. طب موسیقی اما یک دوره گسترده تر است و به فراگیری دوره طب موسیقی نیز نیاز دارد.
تفاوت های بین طب موسیقی و موسیقی درمانی
سوال مهم این است که چگونه با وجود اینکه موسیقی درمانی و طب موسیقی همپوشانی دارند، در عمل متفاوت هستند؟ در حالی که شباهت های زیادی بین موسیقی درمانی و طب موسیقی وجود دارد، این دو در برخی از روش ها متمایز و متفاوت هستند. موسیقی درمانی، به بیماران مراقبت های جامع تر و جذاب تری ارائه می دهد تا به درمان پزشکی بپردازند. بکارگیری اصطلاح «طب مکمل» برای جایگزینی موسیقی درمانی، بیشتر از این بابت است که یک اصطلاح مورد استفاده برای توصیف زمانی است که یک پزشک از موسیقی در جریان درمان بیمار استفاده می کند. موسیقی درمانی، در مقایسه با طب موسیقی، از موسیقی به طور کامل تری استفاده می کند.
تفاوت اصلی طب موسیقی و موسیقی درمانی
با تمام همپوشانیهای موجود در به جا گذاشتن اثرات درمانی، ضروری است که تفاوت های اصلی این دو روش روشن باشد. در واقع تفاوت اصلی این است که طب موسیقی پاسخ تمام و کمالی به آنچه بیمار در حال مبارزه، از گوش دادن به موسیقی دنبال آن میگردد، به دست نمیدهد. طب موسیقی در مقایسه با موسیقی درمانی دسترسی به اهداف کمتری را دنبال میکند.
طب موسیقی کاملا شامل چیزهایی ست که در یک جلسه درمانی به دنبال آن هستید. با این حال، کسانی که طب موسیقی را ارائه می کنند، نمی توانند شرایط بیمار و درمان او را همانگونه که یک درمانگر موسیقی بطور تخصصی مورد بررسی قرار می دهد، ارزیابی کنند. درمانگران موسیقی داری گواهینامه دوره های مشابه در موسیقی و روانشناسی هستند.
محدودیتهای موسیقی درمانی
موسیقی درمانی عموماً نتایج مثبتی به همراه دارد. اما به عنوان یک درمان مستقل برای مسائل جدی پزشکی و روانپزشکی استفاده نمیشود. در حالی که موسیقی ممکن است به کاهش برخی از علائم کمک کند، اشکال دیگر درمان مانند دارو، فیزیوتراپی یا روان درمانی نیز ضروری خواهند بود. علاوه بر این، در حالی که هر شکلی از موسیقی به طور مؤثر در موسیقی درمانی استفاده می شود، همه افراد هر نوع موسیقی را درمانی نمی دانند. تاثیر انواع مختلف موسیقی بر افراد متفاوت، به ترجیحات فرد و شرایطی که تجربه میکند بستگی دارد. برخی از فرمهای موسیقی ممکن است در فردی باعث آشفتگی و اضطراب شوند، درحالیکه برای شخصی دیگر کاملا مفید و مثمر ثمر واقع شود. برای دستیابی به موفقیت با موسیقی درمانی، یک درمانگر باید از ترجیحات و سلایق موسیقیایی خودآگاه و ناخودآگاه فرد اطلاع کافی بدست آورده و مطمئن باشد این موارد در روند درمان لحاظ می شوند. متخصصین موسیقی درمانی معمولا تیمی چند رشته ای دارند که با سایر متخصصان همکاری میکنند.
آموزش موسیقی درمانی
کسانی که تمایل دارند به موسیقی درمانی مشغول شوند باید در موسساتی که توسط انجمن موسیقی درمانی تایید شده هستند دوره دیده و لیسانس موسیقی درمانی دریافت کنند. هر کورس موسیقی درمانی معمولا شامل دوره های درسی و تئوری و سپس کارآموزی در یک مرکز آموزشی و یا درمانی است. پس از اتمام موفقیت آمیز این دوره ها، افراد باید در آزمون ملی ارائه شده توسط هیئت صدور گواهینامه موسیقی درمانی (CBMT) شرکت کنند. اگر در امتحان موفق شوند، مدرک معتبر موسیقی تراپیست موسیقی (MT-BC) را دریافت می کنند. صدور گواهینامه هیئت مدیره هر پنج سال یکبار تمدید می شود و برای حفظ این اعتبار، متخصصین موسیقی باید در هر دوره 5 ساله، آزمون CBMT بدهند.
ملاحظات موسیقی درمانی در سلامت روان:
درست مثل موسیقی کلاسیک که می تواند موجب آرامش شود، برخی موزیک ها باعث تحریک و ناراحتی افراد می شوند. شواهدی وجود دارد که آهنگی که منعکس کننده احوال و هیجانات فرد و مورد ترجیح فرد است، اثر درمانی بهتری دارد.
موسیقی درمانی در سلامت روان، نباید بهعنوان تنها روش در درمان بیماری های خطرناک روانپزشکی مورد استفاده قرار گیرد. استفاده از این روش در افرادی که به موسیقی علاقه ندارند توصیه نمی شود، زیرا می تواند موجب ناراحتی و تحریک آنان شود.
پیشنهاد نویسنده: به آهنگ ماکارنا از los del rio گوش بدهید. این موزیک دارای خواص ضد افسردگی، از بین برنده چربی های اضافی، جوان کننده و برطرف کننده چین چروک صورت است و امید به زندگی را تا 5 برابر افزایش میدهد.
منابع:
یک آهنگ زیبا باید قلبت را به اوج ببرد، روحت را گرم کند و احساس خوبی به تو ببخشد